از یکی مشتریان خود بپرسید که خدمات «شخصی سازی شده» برای آنها به چه معنی است. پاسخ ممکن است یک مواجهه رودررو مانند مورد زیر را توصیف کنند:
" به یکی از فروشگاههای مورد علاقه ام مراجعه کردم و یک از مسئولین فروشگاه با لبخند به من خوشآمدگویی گفت و من را با نامم صدا زد. بعد محصولی را به من نشان داد که بر اساس مراجعه قبلیام، میدانست مورد پسندم قرار خواهد گرفت. جالب اینجاست که آنها برای خریدم تخفیف درنظر گرفتند. شاید چون مرا بعنوان یک مشتری وفادار میدیدند. "
فارغ از اینکه چه کانالهای بازاریابی استفاده می کنیم، شخصی سازی به این معنی است فرد به گونه ای شناخته و با او رفتار شود که احساس کند مورد قدردانی و سپاس قرار گرفته است. با توجه به اینکه مراجعات حضوری تنها یکی از تجربیات مختلف مشتری محسوب میشوند، دیجیتالی ساختن شخصی سازی، یکی از چالشهای بیشتر تجارت ها محسوب میشود.
به عنوان شاهد، افکارسنجیهای کنفرانس Digital Summit امسال، نشان داد که چگونه شخصی سازی در صنعت بازاریابی مشکل شده است. نتایج بدین گونه بود که 64% از بازاریابان موضوع ایمیلهای ارسالی برای مشتری را شخصی سازی نمیکنند، 65% از آنان کاپی (کاپی رایتینگ) و متون ایمیل را هم شخصی سازی نمیکنند و یا 49% از بازاریابان اظهار کردند که از الگوی فراگیر برای همه استفاده میکنند.
بدین ترتیب جای تعجب نیست که رها کردن سبدهای خرید الکترونیکی نرخ 70 درصدی دارد. پس متأسفانه برای برندها کار آسانی نخواهد بود که بتوانند مشتریانی که بطور فزاینده غیر متمرکز هستند (که 87% از آنها حتی هنگام تماشای تلویزیون از چندین دستگاه استفاده میکنند) را جذب کنند. در عین حال رشد نرخ مسدود کردن تبلیغات توسط افراد به روشنی یادآوری میکند که مشتریان خواهان بازاریابی هستند که دارای مطالب مرتبط، غیر کسل کننده و بسیار جذاب هستند.
فناوری های بازاریابی نیروی فروش سعی بر آن دارند تا کانال های بازاریابی را گردآوری کرده و آنها را موثرتر کندن، البته اگر شما چند اقدام عالی را به ذهن بسپارید:
راهبرد خوشامدگویی خود را به روز کنید!
شاید یکی از قدیمی ترین راهبردهای بازاریابی که در بسیاری از کتابهای این حوزه آمده است استفاده از پرسنلی آموزش دیده نزدیک در ورودی است که هنگام ورود افراد به آنها خوشامدگویی کند. این راهبرد همچنان تنها راه برای کسب تأثیر یک تجریه شخصی و فرد به فرد در مشتریان است. با اینحال فکر کنید و صادقانه پاسخ دهید که:
آیا میتوانید به مشتریان در قلمرو دیگران خوشآمد بگویید؟ اگر آنها در حال بازدید از وبسایت های دیگری با محتوای مرتبط با محصولات و خدمات پیشنهادی شما هستند، تبلیغات شما نیز باید در آنجا وجود داشته باشد؟
مکانیزه کردن بازاریابی از طریق روشهای تاکتیکی تر، دقت بیشتری برای شما به ارمغان می آورد. این امر درباره رسانههای جمعی نیز صدق میکند. اگر مشتریان در حال گفتگوی آنلاین درباره خرید احتمالی یک محصول هستند، ارزش گذاری برای آن مکالمه مانند یک راه مجازی برای ارائه کمک است.
آیا میتوانید پیش از ملاقات آنها، به جای آنکه امیدوار باشید که جلوی شما ظاهر شوند خودتان دست به کار شده و آنها را دعوت کنید؟
یک ایمیل مناسب در زمان مناسب نه تنها برای مشتری آگاهی بخش است بلکه ممکن است یک بازدید حضوری یا آنلاین را سبب شود. استفاده از ابزارهای ارتباط با مشتری و خدمات مشتری میتواند یک روش قدرتمند برای تقویت ارتباطات بازاریابی شوند.
آیا میتوانید پیش از ورودشان به آنها خوشامد بگویید یا این کار هنگام ورود آنها برایتان ممکن است؟
از زمانی که افراد ماشین خود را پارک میکنند، شما این فرصت را خواهند داشت تا از سرویس های ارتباطی موبایل مانند SMS یا اعلانهای درون برنامه ای استفاده کنند تا به مشتریان اعلام کنید مشتاق دیدار آنها هستید یا اینکه به محض ورود آنها آماده کمک برای پاسخگویی به نیازهای آنان هستید.
اطلاعات و همچنین خدمات و محصولات را مرتبط کنید
همان کانالهای تبلیغاتی که برای خوشامد به مشتریان استفاده میکنید میتوانند ارزشی فراتر از ارائه محصول یا خدماتی خاص داشته باشند. کسب و کارها بطور طبیعی، نگهبان چیزهایی هستند که مردم میخواهند بخرند، البته بهترینشان آنهایی هستند که محتوای پیشنهادیشان مشتریان را آگاه، سرگرم و تشویق میکنند.
برای مثال اگر فردی در حال جستجوی آنلاین برای یک محصول است، چرا از نرم افزارهای بازاریابی برای نمایش نقد و بررسی های آن کالا در نشریات مستقل بهره نبریم؟ اگر آنها در حال خرید در فروشگاه هستند یا به یکی از محصولات روی قفسه خیره شده اند، از پیامهایی استفاده کنید که حاوی یک لینک برای مشاهده محصول در هنگام استفاده هستند.
«انتظارهای عصبی» را به کمک تبدیل کنید
همه ما تجربه بودن در فروشگاههایی را داریم که پرسنل آن ما را تنها رها نمیکند. وقتی احساس کنید که در حال تعقیب هستید واکنش طبیعی شما، قطعا فرار خواهد بود. این امر هم در شرایط آنلاین و هم در فروشگاهها صدق میکند. همچنین هیچ کس دوست ندارد در به در در فروشگاه به دنبال پرسنلی باشد که به طرز عجیبی در محل مربوطه حضور ندارد.
اطلاعاتی که از ایمیل ها، بازدید سایت ها، عملکرد تبلیغات آنلاین و یا حتی اطلاعات مکانی فرمها بدست می آورید میتواند شما را از این مسئله آگاه کند که آیا نوع بازاریابی مورد استفادهتان تعادل مناسبی بین مواظبت از مشتری و مزاحمت برای مشتری ایجاد می کند یا خیر.
برای مثال، ارسال کد فروش ویژه یا تخفیف از طریق SMS هنگامی که مشتری درحال بازدید یک سایت خاص است یا محصولی را در یک فروشگاه برمیدارد، میتواند تعیین کننده این باشد که آن فرصت را به فروش تبدیل کنید یا از دست بدهید. در عین حال ارسال یک ایمیل حاوی اطلاعاتی راجع به دیگر محصولات و خدماتی که ممکن است بر اساس سابقه خرید مشتری، مورد دلخواه او باشند، میتواند بسیار موثرتر از یک «ممنون از خرید شما»ی ساده در پایان خرید آنها باشد.
در مدت کوتاهی، شرکت هایی رشد و ترقی واقعی را لمس میکنند که در مهارت استفاده درست از کانال های ارتباطی را دارند به گونهای که هر مشتری احساس کند فردی خاص از نظر برند محسوب میشود. در عوض، همان مشتریان نیز به مرور احساس خواهند کرد که شما کاملا خاص و منحصربفرد است.
پ.ن: پلتفرم های بسیاری برای ایجاد یک تجربه یکپارچه برای مشتریان در طول فرایند فروش، خدمات و بازاریابی وجود دارد. البته اکثرشان به دلایلی که همه می دانند به ایران سرویسی ارائه نمی کنند. به عنوان مثال می توان از Adobe Marketing Cloud نام برد که داشبوردی بینظیر در اختیار مدیران بازاریابی قرار می دهد.
امیرحسین ایماغیان - baninik.net
توانمندسازی محتوا و بازاریابی از طریق شبکههای اجتماعی به شما کمک میکند تا با روشی جذاب و جالب مخاطبین خود را بطور چشمگیری افزایش و پایگاهی در میان مشتریان خود بدست آورید. اما باید در نظر داشت که شروع این کار بدون بینش و تجربه، شما را با چالشی بزرگ روبرو خواهد کرد.
پس لازم است که اصول بازاریابی شبکههای اجتماعی را درک کنید. از افزایش کیفیت تا افزایش نقاط ورودی آنلاین، پایبندی به نکات کلیدی ذیل کمکتان خواهد کرد که پایه محکمی در رسانههای دیجیتالی این روزها بنا کنید تا در خدمت شما، مشتریان شما، برند شما – و شاید مهمتر از همه –درآمد سالیانه شما باشد.
1. گوش کنید، گوش کنید و حالا گوش کنید....
موفقیت در عرصه رسانههای اجتماعی و بازاریابی محتوا نیازمند آنست که کمتر حرف زده و بیشتر بشنوید. محتوای منتشر شده توسط مشتریان هدف خود را مورد مطالعه قرار دهید و در بحثهایشان شرکت کنید تا در نهایت درک کنید چه چیزهایی برای آنها اهمیت دارند. پس از آن است که میتوانید محتوایی خلق کرده و گفتمانی ایجاد کنید که به زندگی مشتریان شما ارزشهای واقعی اضافه کنند ، نه شاخ و برگ بی مصرف.
2. همه کاره و هیچ کاره !
متخصص بودن در یک زمینه خاص بهتر از همه کاره بودن و هیچ کاره بودن است. یک راهبرد متمرکز بازاریابی محتوا و رسانه که هدف آن ساخت یک برند قوی و پایگاه سازی در بین مخاطبی خاص و دقیق باشد به مراتب بهتر از راهبرد وسیعی است که در تلاش برای جذب تمام طیف مخاطب است.
3. فتح قله کیفیت
داشتن 1000 فالوور که محتوای شما را میخوانند، به اشتراک میگذارند و درباره آن با دیگران خود صحبت میکنند، خیلی بهتر از این است که 10.000 فالوورداشته باشید که پس از اولین دیدار با شما ناپدید میشوند.
4. گر صبر کنی ....
کسب موفقیت در بازاریابی محتوا و شبکههای اجتماعیره صدساله است که هیچ جور یک شبه طی نخواهد شد. شاید بتوان در کوتاه مدت موفقیت های بزرگی کسب کرد اما با احتمال 100 درصد نیازمند تعهد به خط سیر بلند مدتی خواهید شد که همان موفقیت اول را کسب کنید.
5. من، تو، ما، شما.... و ایشان
اگر محتوای خارق العاده ای برای ایجاد ارتباط با مخاطبی که بدنبال محتوای با کیفیت هستند، تولید کنید؛ آنها نیز این محتوا را با مخاطبین خود در توییتر، فیسبوک، لینکدین، وبلاگ و ... به اشتراک میگذارند.
این اشتراک گذاری مجدد و بحث درباره محتوای شما، درگاهی جدید برای موتورهای جستجو باز میکند تا دسترسی شان به کلمات کلیدی مرتبط با شما بیشتر باشد. این درگاه های ورودی ممکن است تا صدها یا هزاران روش بالقوه دیگر جهت جستجوهای افراد افزایش پیدا کنند.
6. آدم معروفهایی که دوست شما هستند
کمی وقت بگذارید و با آدم های معروفها ( پرمخاطبها یا به قول معروف اینستاگرمرها) در هر شبکه اجتماعی که ممکن است به محصولات، خدمات و برند شما علاقمند باشند و یا محتوای تولیدیشان به اهداف و هویت برندتان نزدیکتر است، را بیابید و با آنها ارتباط درستی! برقرار کنید. (یادتان باشد که ارتباطها فقط با پول ایجاد نمیشود.)
اگر بعنوان یک منبع مقتدر و جالب از اطلاعات مفید بر روی رادار آنها باشید، آنها ممکن است محتوای شما را با فالوئرهای خود به اشتراک بگذارند که این فالوئرها نیز میتوانند شما و تجارت شما را پیش روی طیف وسیعی از مخاطبین قرار دهند.
7. ارزش آفرینی کنید. . .
اگر شما همه توان خود را صرف ارائه محصولات و خدمات در شبکه های اجتماعی کنید، دیگر کسی به شما گوش نخواهند کرد. بایستی به ارتباطات خود چاشنی ارزش اضافه کنید. تمرکز خود بر مکالمات مستقیم را کاهش دهید و توان خود را بر ایجاد محتوای جذاب و باکیفیت قرارداده و روابطتان را اینفلونسرهاگسترش دهید. به وقتش این آدمها به کاتالیزورهایی قدرتمند برای بازاریابی شفاهی شما تبدیل خواهند شد.
8. ممنونم از اینکه با ما هستی.
همانطور که نباید افرادی که مستقیما برای ارتباط رو دررو با شما تلاش میکنند، افراد آنلاین را نیز نادیده بگیرید. ایجاد ارتباطات یکی از مهمترین مباحث در کسب موفقیت بازاریابی شبکههای اجتماعی محسوب میشود، پس همیشه قدردان افرادی باشید که برای ارتباط با شما تلاش میکنند.
9. کی حاضره؛ کی غایب!!
همیشه در دسترس مخاطبین خود باشید و سعی کنید پس از انتشار محتوای جدید غیبت کبری نداشته باشید. در دنیای امروز دیجیتالی باید بطور مستمر در حال تولید محتوا باشید، در مکالمات شرکت کنید و با مخاطبان در ارتباط باشید.
به این فکر کنید که اکثر از فالوئرهایتان بی وفا هستند و اگر شما برای هفتهها یا ماهها ناپدید شوید، بدون معطلی جایگزینی برای شما پیدا خواهند کرد.
10. از این دست بده و از اون دست بگیر
شما نمیتوانید توقع داشته باشید مخاطبانتان محتوای شما را با دیگران به اشتراک بگذارند و راجع به آن صحبت کنند در صورتیکه شما تلاشی برای این کار را نمیکنید. بنابراین بخشی از زمانی که در شبکههای اجتماعی صرف میکنید را بایستی به اشتراک و صحبت درباره محتوای منتشر شده دیگران اختصاص دهید.
امیرحسین ایماغیان: بارها برای همه ما پیش آمده با برندهایی برخورد کردهایم که هرچه محصول یا خدماتش با کیفیت و ضروری باشند باز هم علاقهای به خرید یا استفاده از آن نداریم. و تنها دلیلش، نام آن است.نامگذاری، اولین گام ساخت برندهاست و باید آینده نگرانه و براساس هویت تعریف شده برند انتخاب شود تا قدرت همگام شدن با توسعه خدمات یا محصولات را داشته باشد. درمورد تکنیکهای نامگذاری مقاله های بسیاری موجود است اما در کمتر مقالهای به اشتباهات نانمگذاری اشاره شده است. متن ذیل به شما کمک خواهد کرد تا حواستان را بیشتر جمع کنید و در دامهای این فرایند بظاهر ساده نیافتید.
هیچ کارآفرین یا مدیری بدون داشتن مسیر مشخص سیستماتیک کاملا واضح برای محصول و توسعه آن، بستهبندی، بازاریابی، تبلیغات، روابط عمومی و کانالهای توزیعش اقدام به ارائه آن به بازار نمیکند. با این حال، بسیاری از تصمیم گیرندگان رویکردی بیحساب و کتاب نسبت به نامگذاری، به عنوان یکی از مهمترین عناصر در جایگاه سازی برند است، دارند.
قطعا این رویکرد قادر به تشخیص این نکته نیست که نامگذاری درواقع اولین گام برای برندینگ عمومی است و تصویری آرمانی برای محصول/ خدمات و یا شرکت فراهم میکند.
2.شروع خیلی دیر نامگذاری و نادیده گرفتن ثبت حقوقی و دامین وب سایت آن!
این روزها پیدا کردن یک نام قابلاستفاده و ثبت برای برند میتواند بسیار دشوار باشد، چرا که تقریباً تمام واژگان موجود در فرهنگ لغات فارسی و انگلیسی برای این کار انتخاب شده است. چه برسد به اینکه بخواهید یک نام جهانی داشته باشید. اکثر شرکتها زمانبندی دقیق و درستی برای ورود به بازار ندارد و تازه زمانی که محصول/خدمات و یا شرکت در آستانهی راه اندازی است، مجبور به تلاشهای دیوانهوار میشوند که اغلب به هزینههای قانونی بالاتر و گاهی اوقات به گزینههای چندمی که در ذهن خود برای برندشان دارد راضی میشوند. خیلی مواقع نامهای خوب و تاثیرگذاری که آدرس دامین مشابهی دارند کنار گذاشته میشوند و بعضی مواقع آنچه بهظاهر دست نیافنتی است و به ذهنمان ثبن شده به نظر میرسند، براحتی قابل ثبت هستند. کافی است حین انجام در ابتدای چنین پروژههایی، نامهای مناسب را فهرست کرده و از امکان ثبت شدن در ثبت شرکتها و دامین در اینترنت اطمینان حاصل کنید
3.اسرار بر حفظ نامی که دیگر ارزشی ندارد بدلیل ترس از مشتریان.
در حقیقت این یک رویکرد بسیار کوتهبینانه است. باید تناسب و کشش نام های رایج را در مقابل اهداف بلند مدت مورد تحقیق و بررسی قرار دهیم. اگر یک دلیل منطقی برای تغییر نام وجود دارد، - که نمونههای بسیاری در این زمینه وجود دارد (تاکسی یاب به تپسی)- باید راهبردهای درستی برای هموار کردن مسیر تغییر نام از قدیم به جدید را مورد بررسی قرار دهیم.
4.دامی که نامگذاری با تمرکز بر ویژگیهای عملکردی برایتان ایجاد میکند.
نامگذاری نه تنها خلاقانه، بلکه راهبردی است؛ نامگذاری با تمرکز بر توصیف ویژگیهای فیزیکی و عملکردی یک دام بزرگ است که باعث میشود تا با تکامل وعدههای برند، ناممان به شدت محدود کننده باشد. اغلب، سازمانها و یا کارآفرینان زمانی کافی را برای تعریف و توافق بر نقش راهبردی نام صرف نمیکنند. رویکرد منحصر به فرد "برندسازی مقصد" میتواند به شما کمک کند بازار را تجزیه و تحلیل کرده، فرصتها را برای مزیت رقابتی شناسایی کرده و اهداف مناسبی برای نامگذاری تعیین کنید. در بازار بشدت رقابتی امروز، قویترین برندها آنهایی هستند که از ویژگیهای فیزیکی یک محصول یا خدمات فراتر رفته و سع در برقراری ارتباطی عاطفی با مخاطب و مصرفکننده دارند. برندسازی مقصد، منافع واقعی مشتری از یک محصول را در نظر گرفته و گستردگی نامها را پیشبینی میکند. این امر شما را قادر به خلق نامهایی میسازد که به پیشبرد برندها کمک میکنند، یک هدف آرمانی را تعیین میکنند، و در آینده انعطافپذیر باقی میمانند. در نتیجه، نامهای «برند مقصد» این مزیت را دارند که در چشم انداز برندشان قابلاستفادهتر و دسترسپذیرتر هستند، چون آنها از توصیف دستهبندیهای رایج فراتر رفته و پا به قلمرو تازهای میگذارند. همچنین از آنجا که نامهای "برند مقصد" در تلاش برای تعریف و به ملکیت در آوردن مزایای الهام بخش دستهبندی هستند، به پیروزی در رقابت کمک میکنند.
5.افتادن به دام ذهنیت فردی و عدم دریافت بازخورد کلیدی از مخاطبان هدف بهعنوان بخشی از فرایند تصمیمگیری نامگذاری
نامگذاری میتواند بسیار ذهنی باشد. دربارهی انتخاب نام برای فرزندان خود فکر کنید. آیا تابهحال پیشنهاد یک نام کاملاً خوب را به دلیل اینکه شما را به یاد کسی خاص میاندازد، رد کردهاید؟ با تحقیق و سنجش نمونهای از مخاطبان هدف که در نهایت بهسوی تعیین موفقیت محصول یا خدمات حرکت میکنند، بازخوردی بیطرفانه دریافت کنید. تحقیقات برای شناسایی نامهایی که جذاب و مناسب هستند و حذف هر گونه واکنش منفی پیشبینی نشده، بینشی جهتدار در روند نامگذاری فراهم برای شما میکند.
6.چشمپوشی کردن از پیامدهای جهانی نامها
همهی ما داستان بدنامی عرضه شورولت نوا را در آمریکای لاتین، شنیدهایم. این نام با استقبال تأسفباری مواجه شد، چرا که «نوا» در اسپانیایی به معنی «نمیرود/ کار نمیکند» است. در اقتصاد جهانی امروز، ارزیابی کامل زبانشناسی جهانی ضروری است. حتی اگر محصول و یا خدمات برای فروش بینالمللی در نظر گرفته نشده باشد، اینترنت مفهوم تجارت جهانی را تغییر داده است. محصولی که اینترنتی در تهران فروخته شده میتواند در جستجوی آنلاین یک مصرفکننده بالقوه در ترکیه یا ارمنستان نیز ظاهر شود. حتی زمانی که فقط در ایران بازاریابی میکنید، مهم است که تنوع فرهنگی غنی مردم ایران را به خاطر داشته باشید. ارزیابی زبانشناسی، نامها را به لحاظ تصورات منفی که از آنها وجود دارد و مشکلات تلفظ بررسی میکند، و به جلوگیری از فجایع احتمالی در آینده کمک میکند.
7. ارتباطات داخلی ضعیف برای بحران حمایت از یک نام جدید
در اکثر مواقع، نامهای بزرگ به دلیل درک و پذیرش پایین در میان ذینفعان کلیدی شکست میخورد. آنچه باعث موفقیت یک نام میگردد، کارمندانی هستند که به طور فعال و با شور و شوق در ارائه وعده منحصر به فرد برند که خود برند مطرح میکند، فعالیت میکنند. با برنامه برندینگ درون سازمانی، میتوانید فرآیند عرضه نامهای جدید را تسریع کنید. هدف، استفاده موثر از ارتباطات درون سازمانی برای بالا بردن روحیه هیجانی و تحریک کارکنان در مورد نام، با تولید آگاهی، ایجاد پذیرش و حفظ تعهد است. به این طریق، شما کارکنان را قادر به درک بهتر وعده برند میسازید و یک «فراخوان حمایت» برای رسیدن به موفقیت ایجاد میکنید.
8. قطع کردن ارتباطات کلامی یک برند با نامش
واقعیت این است که هویت کلامی برند فراتر از نامگذاری است. یک برند متوسط با برقراری ارتباط مداوم با اصل و جوهر خود به یک برند بزرگ تبدیل میشود؛ این همان عنصر کلیدی برای عملکرد جهانی است. معروف ترین برند جهان، مانند اپل و نایک، به وضوح این را هر روز نشان میدهند. اتفاقی نیست که یک برند تصمیم گرفته "متفاوت فکر کند" و یا "فقط انجامش دهد". هویت کلامی روشی است که برند از طریق کلمات و صداها ارتباط برقرار میکند. وقتی نامی جدید خلق شود، ما نیز قادر به توسعه واژگانی مناسب برای توصیف برند هستیم، که زبان مشخصی برای صحبت کردن دربارهی آن ایجاد میکند. این شامل طیف وسیعی از صورتهای کلامی، از تگلاین گرفته تا کلمات مورد استفاده در علائم، بستهبندی، داستانهای برند، بیانیه مأموریت و یا وبسایتها میشود. من با استفاده از دستورالعملها و برگزاری کارگاههای آموزشی به شما کمک میکنم که کلماتی را انتخاب کنید که واقعاً نشاندهنده ارزشهای برند شما باشند.
9. هر محصول جدید، خدمات، یا واحدسازمانی نیازی به نام جدید ندارد
شرکتها اغلب چشمشان را به قدرت یک برند و مزایای نامهای با روح برای محصولات و خدماتشان میبندند. چون با تصمیمات پیچیدهای از معماری برند روبرو هستند: آیا باید برندی جدید ایجاد کنید؟ در غیر اینصورت، کدامیک از برندهای موجود شما درخور محصول جدید است؟ چه رابطهی مطلوب و آرمانی میان برند اصلی و برند جدید زیرمجموعهاش هست؟ تاثیرگذارترین راهبرد نامگذاری برای گسترش محصول و حامیان برند چیست؟ با راهبردهایی سنجیده میتوان وسعت و عمق محصولات خود را سازماندهی کنیم. معماری قوی برند، مشتریان و مصرفکنندگان را برای شناسایی و تعریف رابطهی میان برندها توانا میسازد. این امر منجر به افزایش بهرهوری و روشنتر شدن ایدهها نسبت به محصولات از دیدگاه مخاطبان شما میشود.
10. نامگذاری می تواند بهطور فریبآمیزی آسان بنظر برسد.
در واقع، نامگذاری بسیار چالش برانگیز است که در مؤثرترین حالت توسط متخصصین انجام میشود. بسیاری از کارآفرینان یا مدیران تصمیم گیرنده پس از تلاش ناموفق در پیدا کردن نامی مناسب برای محصول،خدمات و ... –که عمدتا با صرف میزان قابل توجهی زمان، تلاش و پول همراه است و بدون نتیجهای مطلوب- به متخصصین مراجعه میکنند. مشاوره با یک متخصص که از ابتدا درگیر این کار باشد، برای موفقیتآمیز بودن انتخاب نام، حیاتی است.
امیر حسین ایماغیان: اهمیت صدای برند در سالهای اخیر بیشتر از قبل شده است. شرکتهای بزرگ و کوچک همواره در تلاش برای یافتن صدای مناسب برند خود در شبکه های اجتماعی، کمپین های بازاریابی محتوایی، آگهی های تبلیغاتی، مصاحبههای مطبوعات و حتی در روابط شخصی خود هستند. هر عاملی که بر یکپارچگی لحن و صدای برند تاثیر منفی بگذارد، می تواند مشکل ساز باشد. این عامل میتواند یک فیلم لو رفته از مجادله و بحث مدیر عامل با کارمند، کامنتهای متعصبانه سخنگوی شرکت در فضای مجازی و یا هر چیزی که بتواند بر شهرت و خوشنامی شما در بین مردم جامعه تاثیر منفی بگذارد.
1. یافتن صدای برند مناسب تا چه حد اهمیت دارد؟
هر برند باید صدا و لحن مناسب و درستی برای خود پیدا کند. به عنوان مثال شرکتهای تولید کننده نوشیدنی و آبمیوه میتوانند از محتوایی با لحن بامزه و خنده دار برای تبلیغات و اشتراک در شبکه های اجتماعی استفاده کنند، اما شرکتهای امنیتی و حفاظتی برای استفاده از چنین لحن و تبلیغاتی با انتقادهای شدیدی مواجه خواهند شد، زیرا دزدیده شدن کارت شناسایی برای هیچکس اتفاق خنده دار و با مزهای نیست. بعضی شرکتها با مهارت خاصی از موضوعات روز و وقایع جاری در شبکه اجتماعی و محتوای تبلیغات خود استفاده میکنند - مثلا #دنون یا #سان_استار - اما شرکتهایی که سهم اندکی از بازار را در اختیار دارند باید از هر چیزی که باعث کاهش مشتریانشان می شود، اجتناب کنند. برای شرکتهای کوچک جلب رضایت تمامی مشتریان شاید امری غیرممکن به نظر آید، اما قطعا شدنی است.
2. چطور میتوان صدای مناسب برای برند مشخص کرد؟
بهترین روش برای تعیین اینکه چه چیزی به نفع شماست، شناخت درست مخاطب است. درست است که استفاده از شوخی و طنز در بسیاری از مواقع موثر و تا حدی قابل قبول است، اما اگر مشتریان از شما انتظار داشته باشند که ارتباطات خود روراست و عمیق باشید، استفاده از لحنی طنز میتواند تاثیر نامطلوبی بر آنها بگذارد. اگر مخاطبان مورد نظر شما اکثرا از نسل امروزی باشند، پرداختن به موضوعات داغ در شبکههای اجتماعی، الگوهای رفتاری و کنش فرهنگی اجتماعی میبایست بخشی از استراتژی شما باشد. اما اگر مخاطب مورد نظرتان مدیران ارشد شرکتهای بزرگ و ثروتمند باشند که قصد سرمایه گذاری دارد، شاید لازم باشد از رویکردی صریحتر و سودآورتر در پیامهای ارتباطی خود استفاده کنید. بطور کلی یافتن لحن و صدایی مناسب برای شرکتهایی که مخاطبان گستردهای دارند، سختترین کار ممکن است. در این مورد، امتحان کردن استراتژیهای ارتباطی مختلف شاید بهترین روش برای یافتن صدای برند در بلند مدت باشد.
3. چطور میتوانید تمام ارتباطاتتان را بر برندتان معطوف کنید؟
در کسبوکارهای کوچک، معرفی همه محصولات بر مبنای برند خیلی ساده تر است، چون بخش بازاریابی آنها اغلب کوچک بوده و یا حتی فقط یک نفر باشد. اما نکته مهم این است که بدانید همه چیزها با هم ارتباط دارند. اگر تمرکز کمپین تبلیغاتیتان بر دانش و تخصص کارکنان است، پستهای وبلاگ شرکت – دقت داشته باشد که وبلاگ یک شرکت با وب سایت آن تفاوت های بسیاری دارد- بسیار مفیدتر از تصویرسازیهای طنز و جملات بازمزه در مورد فعالیت تخصصی شما، برای مشتریان است. استفاده محتوای متنوع و خوب و میتواند نظر مشتریان را به خود جلب کند، درعین حال مشتریان باید از محتوای بکار رفته در وب سایت، وبلاگ، کامنت کاربران، شبکه اجتماعی و تبلیغات یک لحن و صدا را دریافت کنند.
4.برای داشتن صدایی متمایز چکار باید کرد؟
امروزه با وجود روشهای ارتباطی مختلف و شرکتهای بیشماری که برای جلب نظر مشتریان با یکدیگر رقابت میکنند، یافتن راهی برای ایجاد تمایز در خیل عظیم رقبا، کار دشواری است. بهترین راه برای متمایز بودن از نظر مشتریان، داشتن صداقت و صحبت به زبان خود آنهاست. باید جامعه هدف خود را شناسایی کنید و بدانید چه خواستههایی دارند و صادقانه در رابطه با این خواسته ها صحبت کنید. آنها ارزش اینکار شما را می فهمند، و شما پاداش این کار را دریافت خواهید کرد.
منبع: entrepreneur - salesforce
امیرحسین ایماغیان : در مطالب قبلی به اهمیت داشتن یک برند شخصی پی بردید و متوجه شدید که راز اصلی کشف و ایجاد یک برند تاثیر گذار این است که ابتدا خودتان را بشناسید و بر روی خودتان مانند یک کسبوکار سرمایه گذاری کنید. مقاله پیش رو به شما کمک می کند تا وارد این راه طولانی اما پر بازده شوید. در دنیای امروزی که همه چیز به سرعت در حال تغییر است و رسانههای بزرگ قدیمی رو به افول میروند، این شما هستید که باید رسانهی خودتان باشید.
برند شخصی شما، ویترین شما برای دنیای اطرافتان است. به همین دلیل برندی قوی به برندی که بیظرافت و غیر جذاب است ترجیح داده میشود. زمانی که مردم شما را بشناسند و با حوزه فعالیت، تخصص و درک شما از موضوعاتی خاص، شما را بیاد بیاورند؛ زمانی است که در راه تبدیل شدن به شخصی همهفنحریف در موقعیت و حوزه فعالیت خود هستید.
سؤال اینجاست که چطور شناختهشدهتر شوید؟ چطور خود را قدرتمند ساخته و دنبال کننده پیدا کنید؟
اگر به دنبال ساخت برند شخصی خود هستید، پنج گام ابتدایی جلوی روی شما این است:.
1. درک کنید و خود واقعیتان باشید.
تصور کنید ساخت برند برپایه خود "غیرواقعیتان" چقدر دشوار خواهد بود. باید به یک روش مشخص عمل کنید، به یک روش مشخص ظاهر شوید و حرفهای مشخصی بزنید بدون در نظر گرفتن اینکه چه احساسی در موردش دارید. برخی از متخصصین پیشنهاد میکنند که برند را با شکل و ساختاری که دیگران میبینند ساخته شود، اما این روش برای حفظ برند - در طولانی مدت – سخت و طاقتفرسا است.
برند شما باید نمایانگر شخص شما باشد. آیا میدانید به چه چیز باور دارید؟ خواستار چه هستید؟ نقاط قوت و ضعف شما چیست؟
هرگز فراموش نکنید که مردم با یکدیگر در ارتباط هستند. اگر شما خود واقعیتان نباشید، یا در حال تقلید و بدلسازی بنظر برسید، چقدر احتمال دارد دیگران به شما اعتماد کنند؟ حتی اگر برای مدتی خریدار شخصیت غیرواقعی شما باشند، کوچکترین تناقض میتواند مشکلآفرین باشد.
ساخت برند شخصی اولین و مهمترین گام برای درک هر چه بیشتر خود واقعیتان است و به شما کمک خواهد کرد تا خودتان را با جهان به اشتراک بگذارید. پس نقابها را کنار بزنید و از آسیبپذیر بودن واهمه نداشته باشید.
2. مهارتهای سخنوری بیاموزید.
اگر به دنبال ساخت برند هستید، باید بهطور منظم سخن بگویید. طبیعتا این موضوع باعث توسعه مهارتهای ارتباطی شما خواهد شد. اگر سخنان شما مانند دیگران باشد، یقین بدانید هیچگاه سری میان سرها پیدا نخواهید کرد.
از جایگاه دانش و قدرت صحبت کنید. نشان دید که میدانید از چه سخن میگویید و طوری به سؤالات پاسخ دهید که به مزاج شنوندگان خوش بیاید.
نشان دهید اعتمادبهنفس دارید. ممکن است برخی از شما انتقاد کنند یا مخالف شما باشند اما مسئله مهم استمرار بازخورد شما در مقابل این نقدهاست. از دیگران به خاطر اشتراکگذاری نظراتشان تشکر کنید و اگر نظراتشان صحیح بود، تصمیم بگیرید که چطور پیشرفت کرده و دفعه بعد بهتر عمل کنید.
مهارت سخنرانی فرصتی است برای دیده و شنیده شدن. از کم شروع کنید و به ساختن ادامه دهید. شاید نتوانید فوراً به مهارتهای یک سخنرانی با کیفیت دستیابید، اما اگر به تلاش ادامه دهید میتوانید دنبال کننده پیدا کرده و برای صحبت به کنفرانسها و جلسات بزرگتر و برجستهتری دعوت شوید. با اراده قدم بردارید و به هرکجا که میروید بیشترین میزان از ارزش ممکن خود را ارائه دهید.
3. مقاله راهبردی بنویسید و در مصاحبهها شرکت کنید.
مقالات راهبردی و مصاحبهها برای شما اعتبار میسازند. همانند مهارت سخنوری، دستیابی به بهترین فرصتها زمان و تلاش میطلبد، اما اگر برای چیزی که در راه شماست آمادهباشید، بهزودی در همهجا حاضر خواهید بود.
نگاهی به پوششهای خبری این روزها بیاندازید. هرکسی که بهطور منظم از اینترنت استفاده میکند، باید برندهای زیادی که در آنها لیست شده را بشناسد، اما حتی اگر نشناسد، احتمالاً رسانههای مشهوری مانند فارس، همشهری، خبرآنلاین و... را میشناسد. این موضوع نشان میدهد که دیگران شما را بهعنوان یک شخص حقیقی میبینند. به عنوان مثال، مقالهای را ترجمه و در چند سایت معتبر منتشر کردم کهخیلی ها آن را به عنوان "برندفردی چرا و چگونه" میشناسند.
تحت تأثیر قرار دادن رسانهها، ناشران و انتشارات اینترنتی میتواند چالشبرانگیز باشد. هرچند، این روشی قدرتمند برای نشان دادن این است که شما میدانید در مورد چه صحبت میکنید. هر رسانهای که با آن ارتباط برقرار میکنید اعتبار برند شمارا افزایش میدهد.
4. حضور آنلاین داشته باشید.
آیا میدانید در فضای مجازی چه ظاهری دارید و چطور به نظر میآیید؟ این موضوعی است که شما باید بر آن نظارت مداوم داشته و برای بهبود آن در هر مکان و زمان تلاش کنید.
آیا شما پروفایلی در رسانههای اجتماعی دارید؟ اگر اینطور است، آیا در برگیرنده تمام اطلاعات شما هستند؟ آیا شما را به بهترین نحو ممکن نمایش میدهند و یا شمارا حرفهای جلوه میدهند؟ آیا شما از عکسهای حرفهای و باکیفیت استفاده میکنید؟ آیا شما با دیگران تعامل دارید و با آنها به اشتراکگذاری میپردازید؟
آیا شما وبسایتی برای برند شخصی خود دارید؟ یکی از بهترین راهها برای اینکه نام شما در جستجوهای انترنتی رتبه خوبی داشته باشد این است که یک وبسایت برای خود داشته باشید. با این کار بهطور قابلملاحظهای کنترل حضور در فضای مجازی را حتی بیشتر از شبکههای اجتماعی در دست میگیرید. اضافه کردن مطالب جدید به سایت خود بهصورت منظم نیز کار دشواری نیست. - میتوانید به راحتی و با مراجعه به سایت های مانند ایران نیک، میهن نیک و... و با مبلغی ناچیز یک دامنه به نام خودتان ثبت کنید. - در این صورت بهانهای برای عقب انداختن نیست. حتیالامکان سعی کنید دامنهای به نام خود بخرید.
فراموش نکنید که همواره نام خود را گوگل کنید (در موتورهای جستجوی دیگر نیز این کا را انجام دهید) تا ببینید چه اثری در دنیای مجازی از شما وجود دارد، یا به عبارت دیگر دیگران در فضای مجازی چه تصوری از شما دارند، و در مورد شما چه میگویند. بدون تلاش واقعی در نظارت و بهبود، دوران سختی در ساخت یک برند شخصی بزرگ خواهید داشت.
5. دانشجوی صنعت خود باقی بمانید.
هرچقدر هم که در مورد صنعت یا حوزه تخصص خود میدانید، عاقلانه است که به خاطر داشته باشید اوضاع با سرعتی بیشتر از قبل در حال تغییر است و شما باید با آخرین تغییرات و تمایلات بهروز باشید. ایجاد برند شخصی زمانبر است پس اگر نتوانید درصحنه بمانید، تمام تلاشهایتان هدر میرود. اگر نمیخواهید بیاعتبار شوید، پس به منبع پایداری از مقالات، مجلات، وبلاگها و کتابها نیاز دارید. به یادگیری چیزهای جدید، توسعه مهارتهای جدید و گسترش دانش خود پردازد. اگر شما پیشرفت نمیکنید، پس دچار رکود شدهاید و این آخرین چیزی است که شمای کارآفرین خواهان آن هستید.
می دانید که دانسته هایتان برای بالا بودن در این بازی چقدر مهم است، اما یک یادآوری دوستانه! هرگز به کسی لطمه نزنید.
با صیقل دادن برند خود، فرصتهای درستی سر راه شما ظاهر میشوند. مردم متوجه میشوند که شما میدانید در مورد چه چیزی صحبت میکنید و شما را دعوت میکنند تا بخشی از داستان یا اخبار آنها باشید.
هرچند، فراموش نکنید برای شما مهم این است که کاری را خودتان انجام دهید. شما نمیتوانید در مورد کاری که نکردهاید صحبت کنید، چون شما را از برندتان دور میکند. در مورد کاستیها و نقاط ضعف خود روراست باشید چون این کار شما را انسانتر و بازگوپذیرتر میکند.
حالا که با اولین گامهای برندسازی شخصی آشنا شدید و درک کردید که راهی جز حضور موثر در فضای مجازی ندارید کافی است ابتدا برنامه کوتاه مدت خود را بنویسید و هم الان یک دامنه به نام خود ثبت کنید. در مقالات آینده به این موضوع خواهم پرداخت که چگونه در فضای مجازی به شهرت برسیم. همین الان شروع کنید. . .
خیلی از افراد چون فکر میکنند برندسازی شخصی بعضا جعلی به نظر رسیده و یا از روی اجبار ساخته میشود، با آن به شدت مخالف میکنند. مطمئنا من هم با این نوع نگاه مخالفم. اما برندسازی شخصی که تاثیرگذار باشد هیچوقت از روی اجبار نخواهد بود و قطعا جعلی هم به نظر نخواهد رسید چون تعریف دیگران هیچ وقت اجباری نیست.
این درست نیست که بگوییم برندی را "بسازیم". قطعا اینگونه نیست که شما گوشهای نشسته و تصمیم بگیرد که خودتان را به عنوان یک برند شخصی معرفی کنید. در واقع این طرز تفکر کاملا اشتباه است و راز دستیابی به برند شخصی این است که آن را "کشف" کنید نه اینکه "بسازید".
قطعا فرآیند برندسازی ساده و راحت نخواهد بود. اولین گام لازم برای واقع بینانه نمودن و قابل بازگو شدن برند شما درک این نکته است که چه چیزی باعث میشود که شما "شما" شوید.
مطلب مرتبط: چرا این روزها نباید از برندسازی شخصی غافل شد؟
افرادی که چشم خود را به این راز میبندند و بلافاصله به سراغ مراحل آخر میروند، قطعا با برندی مواجه خواهند شد که مصنوعی جلوه کرده و هیچ جا قابل دفاع نخواهد بود.
پس زمانی میتوانید برند خود را "استخراج" کنید که برای دیگران قانع کننده و بیادماندنی باشد. بدین ترتیب برند شما قابل بازگویی خواهد شد و آماده بهربرداری.
برند شخصیتان را کشف کنید
اولین قدم برای کشف برندتان این است که اولا باید بدانید دقیقا چه کسی هستید و از آن مطمئن شوید و دوما از مخاطب هدفتان چه میخواهید.
این کار درست شبیه بازاریابی برای یک برند تجاری است. آیا شما برای کسبوکاری که هنوز از محصول آن مطمئن نیستید بازاریابی میکنید؟ البته که نه! یک شرکت موفق قبل از هرچیز میبایست مزیت رقابتی را مشخص کرده و چگونگی تفاوت آن با رقبا را تعیین کند. به عبارت دیگر، باید ارزش پیشنهادی (value proposition) منحصر به فردی برای خود تعریف کند.
ارزش پیشنهادی منحصر به فرد شما چیست؟ خیلی از افراد به این موضوع اصلا فکر هم نمیکنند و همین باعث میشود تا شما از رقبایتان جلوتر باشید.
ارزشهای پیشنهادی منحصر به فرد خود را تعیین کنید.
فکرکنید میخواهید برای خودتان کسبوکاری راه اندازی کنید.این فرایند بسیار شبیه طرح کسبوکارتان است. پس ابتدا باید به این سه پرسش اصلی پاسخ دهید:
• مخاطبتان چه کسی است؟ برای جلب توجه چه افرادی تلاش میکنید؟
• چه مشکل یا چالشی از آنها را حل میکنید؟
• چگونه خود را از رقبا متمایز میسازید؟
تصور کنید تازه از دانشگاه فارغ التحصیل شدهاید و به دنبال کار در حوزه روابط عمومی میگردید. اکنون زمان دل به دریا زدن است.
مخاطبان هدف شما مشخص هستند؟
شما می خواهید در کوتاه ترین زمان ممکن به استخدام واحد روابط عمومی یکی از شرکت های مورد علاقه خود دست یابید. ولی در عین حال باید به مخاطبان خود در دراز مدت نیز فکر کنید. آیا به پیشنهادات دیگر روابط عمومیهای حرفهای، سردبیران نشریات و یا افرادی دیگری که قصد ورود به روابط عمومی دارند پاسخ مثبت میدهید؟
در مرحله بعد، چه مشکلی را از مخاطبان خود حل میکنید؟ خب برای شروع، شما معضل بخش منابع انسانی را در پیدا کردن یک کارمند توانمند حل خواهید کرد.
در گام بعدی، در نظر بگیریم که به دنبال این هستید که از شما به عنوان یک فرد معتبر و متخصص در حوزه روابط عمومی یاد کنند و به عنوان یک راهنما از شما بهره برده تا جایگاهی مانند شما کسب کنند. در این صورت، آیا دانسته های خود را برای ورود به این صنعت و موفقیت آنها در اختیارشان قرار میدهید؟
در نهایت، چه چیزی باعث میشود شما منحصر به فرد باشید؟ چگونه شما از سایرین متمایز میشوید؟
شاید عمق تجربیات شما یه سن و سال کمتان نیاید. یا شاید دیدگاهی تازه در ضمینهای دارید که در تقابل با تحصیلات گذشته شما ست . یا آنقدر در کار کردن با سازمان و موسسات موفق هستید که حوزه روابط عمومی قادر نیست شما را از این بالاتر ببرد
جمعبندی!
وقتی به این سوالات صادقانه پاسخ دهید، در نهایت میتوانید به یک جمعبندی مناسب از برند شخصی تان برسید. این بخش هیجان انگیز کار است. این پاسخ ها به شما کمک خواهد کرد تا از چگونگی بدست آوردن مخاطب، راضی کردن و نهایتا بازگرداندن آنها در آینده برای تقاضای بیشتر، اطلاعات بیشتری کسب کنید. متوجه خواهید شد که چه نوع سایتی برای ارایه مطالبتان مناسب است و چگونه باید عمل کنید. بدین ترتیب تصمیم میگیرید که از کدام رسانهی اجتماعی و از چه نوع استراتژی محتوایی استفاده کنید.
اگر برندتان را بدون تفکر کافی و یا پرسشهای عمیق بسازید، تمام تلاشتان قطعا اجباری یا جعلی به نظر خواهند آمد. درست مانند ساختن یک خانهی پوشالی که محکوم به سقوط با کوچکترین نسیم است.
اما برند شخصی موثر مانند درختی است که ریشههایی قوی و شاخههایی به هم تنیده دارد و مانند نهالی است که دایما در حال رشد است و با تغییر اهدافتان در طول زمان تکامل خواهد یاد.
این زیبایی " کشف برند شخصی"، به جای ساختن آن است. با رسیدن به قلب احساسات تان و ایجاد ارزش پیشنهادی منحصر به فرد، شما سرمایه گذاری بلند مدتی بر برندی شفاف، با قابلیت بازگویی، و معقول میکنید که سرمایهگذاری در ارزش آفرینی آیندهی خودتان است.
منبع: entrepreneur
امروزه نمیتوان اهمیت برند شخصی را انکار کرد. هرچه که باشد مسئولیت انتقال پیغامی که نام (و چهرهی) شما در جهان منتشر میکند، عمدتا بر عهدهی برند شماست. به همین دلیل ضروری است که برند شما به جای خودپسندی و بیمیلی بر مبنای اعتبار و تعامل ساخته شود.
در فهرست کارهای روزانه و بیپایان بسیاری از کارآفرینانِ در حال رشد، تلاش آگاهانه برای ساخت برند شخصی،از اولویت کمتری نسبت به سایر امور برخوردار است. در ذهن این افراد، برند شخصی مسئلهای است که خود به خود حل میشود.
در فهرست کارهای روزانه و بیپایان بسیاری از کارآفرینانِ در حال رشد، تلاش آگاهانه برای ساخت برند شخصی،از اولویت کمتری نسبت به سایر امور برخوردار است. در ذهن این افراد، برند شخصی مسئلهای است که خود به خود حل میشود.
به بیان ساده، خطایی بزرگتر از این را نمیتوان مرتکب شد. به گفتهی استفانی جوآن - مربی کسبوکارهای آنلاین برای کارآفرینان نوین امروزی- «شما بایستی بدانید که هر آنچه که انجام میدهید، چه به طور عمد و چه غیر عمد، در تصوری که دیگران از برند شخصی شما دارند، سهیم است.»
برندسازی چه از طریق رسانههای اجتماعی، و چه از طریق بازاریابی تأثیرگذار یا هرگونه راهبرد توسعهی رسانهای، یک تلاش فعالانه است. هنوز هم متقاعد نشدهاید؟ 4 دلیل واضح زیر شما را متقاعد خواهد کرد تا بخشی از توجه و زمان خود را به برند شخصی خود معطوف کنید.
1. فروش یک فعالیت انسان به انسان است
در زرادخانهی یک فروشنده سلاحی قویتر از اعتماد وجود ندارد، به ویژه اگر کسبوکار شما اینترنتی است. اما یک فرد کارآفرین چطور میتواند به این اعتماد دستیابد؟ برند شخصی.
درک این نکته ضروری است که فروش یک امر انسان به انسان است. اگرچه ابزاری از قبیل IFTT، Buffer و MailChimp به مکانیزه شدن فرآیندهای مهم فروش کمک شایانی میکنند، اما شما بایستی برای برقراری ارتباط عاطفی با مردم، حقیقیترین جنبهی نفس خود را ارائه کنید.
اگر میخواهید با دیگران ارتباط برقرار کنید چه از طریق ارتباط چشمی یا ارتباط کلامی یا صرفا ارتباط پیامی، باید پردهها را به آهستگی کنار بکشید. این مسئله شاید بازدهی بازاریابی سریعی به همراه نداشته باشد اما باعث میشود تا علاوه بر خودتان دیگران نیز به ساخت برند شخصی شما کمک کنند.
2. شما خودتان یک رسانهاید.
به لطف وبلاگها، پادکستها و رسانههای اجتماعی، دیگر قرار نیست گوشهای بیکار بنشینید و منتظر باشید تا دیگران از برند شما در رسانهها نام ببرند. بله! روابط عمومی همچنان از اهمیت بالایی برخوردار است. امروزه بسیاری از شرکتها،قبل از اینکه یک سازمان پولساز باشند، یک شرکت تمام عیار رسانهای بودهاند.
کمی در مورد آن فکر کنید: شرکت ردبول(Redbull) یک شرکت رسانهای است که برحسب اتفاق نوشیدنیهای انرژیزا نیز به فروش میرساند. گوپرو(GoPro) نیز یک شرکت رسانهای است که برحسب اتفاق دوربینهای اکشنکم (ورزشی) نیز به فروش میرساند. چه باور کنید یا نه، حتی شرکت چارمین(Charmin) نیز به عنوان یک نیروگاه رسانهای، خیلی زود نامی برای خود دستوپا کرده است.
برندسازی قطعا در سطح کلان موثر واقع میشود، اما در سطح خرد نیز کارساز خواهد بود. برند شخصی شما اهمیت دارد. برای تقویت باید این نکته را درک کنید که تنها شما -و نه گروه کارآموزانی که اخیرا استخدام کردهاید- بایستی به عنوان یک عضو رسانهای فعال، ارزشی برای خود ایجاد کنید تا مردم نام شما را به خاطر بسپارند.
3. آنقدر سرو صداهای زیادی وجود دارد که نمیتوان محافظهکار باقی ماند.
به لطف حجم گستردهی محتوای اینترنتی، احتمال آن وجود دارد که به راحتی در این سروصداها گم شوید. به همین دلیل باید تأثیر اولیه خوبی از خود به جای بگذارید، حال چه تلاش کنیدتا کاربران اینستاگرام به راحتی از محتوای شما عبور نکنند و چه بخواهید یک الگوریتم جستوجو را متقاعد سازید که شما منبعی با ارزش منحصربهفردی ارائه میکنید.
4. شما همیشه در حال برندسازی خود هستید.
مهمترین نکته این است که امروزه دیگر هیچ راهی جز برند شخصی برای شما باقی نمانده است. --جهان بیش از حد به هم متصل شده که دیگر نمیتوان حتی با رفتارهای عادی و روزمره پیامی به دیگران منتقل نکرد.--
اگر تصمیم دارید تا در بهبود صنعت خودتان مشارکت فعالانه نداشته باشید، مردم متوجه این مسئله خواهند شد و احتمالا نظرات حرفهای آنها در مورد شما به هیچ وجه مطلوب نخواهد بود. اگر نتوانید برند شخصی خود را کنترل کنید، تصویر شما در ذهن آنها متزلزل خواهد بود.
روی برند خود سرمایهگذاری کنید. بدین طریق ن تنها روی خودتان سرمایهگذاری میکنید، بلکه روی افرادی که رهبری میکنید و سازمانی که نمایندهی آن هستید نیز سرمایهگذاری کردهاید.
منبع: Entrepreneur
هویت بصری یکی از فاکتورهای مهم برندسازی است. ارائه مفهوم یکپارچه از طریق ارتباط تصویری رویکردی است که به عنوان ویترین برندها در اولین برخورد با مخاطبان نقش بسزایی به ماندگاری در اذهان دارد. اما چرا برندها در گذر زمان به طراحی مجدد یا تغییر در هویت بصری شان روی میآورند؟ یکی از اصلی ترین دلایلی که بزرگترین برندها اقدام به ایجاد تغییرات در هویت بصری شان می کنند این است که پویایی خود را حفظ کرده و با نگاهی به تغییر ذائقه و سلیقه مخاطبانشان و با استفاده از تجربه های مشتریان، خود را منطبق بر خواسته های جامعه رو به رشد امروزی کنند.
آئودی Audi که همه ما آن را به ساخت اتومبیلهای اسپرت و خاص می شناسیم به تازگی و به کمک سه آژانس تبلیغاتی مطرح آلمانی به نام های تیم کِیام اس (KMS Team)، بلکاسپیس (Blackspace) و استریک پانت (Strichpunkt) بخشهای مختلف هویت بصریاش را با همکاری یکدیگر تکمیل و قوانین جدیدی برای آن تدوین نمودند. تمرکز این طراحی بر روی توسعه و آمادهسازی یک راهنمای (Guideline) جامع برای استفاده در تمامی مدیاها،رسانهها و یا حتی وبسایت و اپلیکیشن آنها در تبلت، موبایل و ساعتهای هوشمند بوده است.
نتیجهی کار، پی ریزی اصول طراحی جدیدی از جمله مکان قرارگیری لوگوی جدید، همترازی رنگهای برند، نوع تایپوگرافیها، تایپ فیس جدید و طراحی دیگر عناصر تبلیغاتی مانند چگونگی پایان یافتن تبلیغات برای استفاده در رسانه های تصویری (مانند یوتیوب) و بسیاری از جزییات دیگر بود. در ادامه میتوانید نتیجه این پروژه را در قالب یک ویدئوی تبلیغاتی تماشا کنید
منبع :designmadeingermany
تجربیات مشتریان، بررسی و نوشتن نظر، اعتبار خوبی به محصولات یا خدمات شما میببخشد. زمانیکه بازدیدکننده به وب سایت شما مراجعه می کنند و شاهد مصرف کنندگان حقیقی محصولات شما خواهد بود و نظرات مصرف کنندگان را مطالعه می کنند. بدین ترتیب تمایل بیشتری برای خرید محصولات شما خواهند داشت. قطعا شما در تجربیات خرید خود، قبل از اینکه اقدام به خرید کنید به صفحه محصول در دیجیکالا مراجعه نظرات کابران یا خریداران خواندهاید.
اما در محله نخست چطور باید نظرات خوب بازدیدکنندگان را جمع آوری کرد؟ چطور میتوان از نظرات برای رشد و گسترش حرفه خود استفاده کرد؟ استراتژیهای بسیاری برای این کار وجود دارد.
از بلاگرها (وبلاگ نویسها) بخواهید محصولات شما را نقد و بررسی کنند!
یکی از مهمترین فاکتورهای رتبه بندی در گوگل به بکلینک [Backlink] مربوط می شود. استراتژی لینک سازی باید شامل ایجاد ارتباط مستقیم با بلاگرها برای نوشتن نقد و بررسی باشد.
می توانید از سایت های پرمخاطبی که شامل نقد و بررسی کاربران است مانند دیجیکالا، آکا ایران، نینی سایت و... و یا فرومهای تخصصی استفاده کنید. یکی دیگر از روش های خوب - بخصوص در شروع کسبوکار تازه – این است که با بلاگرهایی که تازهکار هستند و یا هنوز خیلی معروف نشدهاند همکاری کنید. جستجوی عبارت محصول یا خدمات شما در گوگل، می تواند نظرات بلاگرها را نشان داده و اگر از گامهای کوچک و هدفمند شروع کنید میتوانید شانس دیده شدن نظرات مرتبط با محصولات را از طریق بلاگرها بالا ببرید.
وقتی بلاگرها محصولات یا خدمات شما را نقد و بررسی میکنند، آدرس سایت شما را کلمات درون متن لینک خواهند کرد. ببینید آیا ازکلمات خاصی برای لینک استفاده میکنند؟ میتوانید با ایجاد تنوع و تغییر در این کلمات که برای توضیح محصولات یا خدمات استفاده میشود، دایره بازدیده کنندگان وب سایت خود را بیشتر کنید. (نه اینکه تنها از یک لغت برای جستجوی سایت استفاده کنید)
یکی دیگر از راه های تشویق بلاگرها یا کارآفرینان برای نوشتن نقد و بررسی محصولات شما، ایجاد برنامههای وابسته سازی است. برای شروع کافی است برای بالابردن تعداد نقد و بررسیها و بالابردن بازدید وبسایت، برای بلاگرها انگیزههای مالی ایجاد کنید تا آنها به نوشتن نقد و بررسی وابستگی پیدا کنند. به عنوان مثال میتوان در ازای نوشتن نقد وبررسی درصدی از فروش محصولات را در نظر گرفت.
بهترین مشتریان تان را برای نوشتن نقد و بررسی تشویق کنید.
هنگامیکه به دنبال افزایش نقد و بررسیها از محصولات یا خدمات و در سایت خود هستید، فراموش نکنید که از مشتریان خود کمک بخواهید. بطور مستقیم از مشتریان خود بخواهید نظرشان را نسبت به محصول و یا خدمت ارایه شده در سایت شما بنویسند.
بسیاری از کسبوکارها، پیشنهادات و انتقادات و همچنین رضایت نامههای مشتریانشان را بر روی صفحه اصلی سایت خود قرار میدهند تا با این کار بتوانند نظر کابران را جلب کنند. بعنوان مثال، درج گزینه "دریافت انتقادات و پیشنهادات" بر روی وب سایت و یا استفاده از نرم افزارهای ارتباط با مشتری می تواند کمک بسیار خوبی برای دریافت اطلاعات و نظرات مشتریان از خدمت یا محصول ارایه شده شما باشد.
باید بدانید اگر محصولتان در سایتهایی به غیر از سایت خودتان قرار داشته باشد، ممکن است نتوانید مشتریان خود را بطور دقیق شناسایی و با آنها ارتباط مستقیم برقرار کنید. متاسفانه بسیاری از سایت فروش آنلاین مانند آمازون اطلاعات مشتریان را در اختیار شرکت ها قرار نمیدهد و امکان درج نقد و بررسی فقط به بازدیدکنندگانی یا اعضایی فعال است که خریدار محصول باشند.
مخاطبان را تشویق به نقد و بررسی کنید.
اگر محصول تان را بر روی وب سایتهای مانند دیجیکالا یا بامیلو برای فروش قرار داده اید، "تشویق" گزینه مناسبی نخواهد بود. راه های بهتری برای تشویق مشتریان وجود دارد تا آنها را "تشویق" به نوشتن نقد و بررسی کنید. مواردی چون ارائه بن خرید، تخفیف در خرید بعدی و ... برای ارایه نظرات مشتریان.
من تاکنون نمونه موفق ایرانی این راهکار را ندیدهام اما شرکت آدیگوتیز (Adagio Teas) توانسته با راهکاری جالب برای دریافت نظرات مشتریان محصولات خود را به فروش برساند. مشتریان با دریافت 100 امتیاز در ازای نوشتن نظرات خود، مبلغ 10 دلار برای خرید بعدی به عنوان جایزه دریافت میکردند.
بسیاری از شرکت ها دریافت نظرات مشتریان را مناسب ندانسته و آن را مغایر با فروش خود می دانند. اما برای شرکت هایی آدیگوتیز موثر واقع شده است. دریافت نظرات و پیشنهادات و انتقادات می تواند بعنوان استراتژی موثری در فروش محصولات مورد استفاده قرار گیرد.
مشتریان را در سایت خود برجسته کنید.
از نظرات کابران بازخورد بگیرید و با نام آنها در سایت نقل قول کنید. یکی از دلایل مهم بودن این تکنیک، ایجاد انگیزه برای شاخص شدن آنها در وب سایت شما و ایجاد لینکبک به وب سایت آنها و بالعکس است.
مشتریانتان از اقشار مختلف جامعه هستند. این روش ممکن است برای همه آنها مناسب نباشد. باید به این نکته توجه کرد که آیا مشتریان شما دوست دارند درکانون توجه قرار بگیرند؟ اگر خدمات شما به جامعهای از کارآفرینان، بازاریابان ویا حتی موزیسینها است، این روش فرصت خوبی برای دیده شدنشان فراهم می کند و کمک می کند تا در میان هم صنفانشان در سایت برجسته شوند. اگر آنها برای مدتی از محصول یا خدمات شما استفاده کردهاند و این را می دانید که این تجربه برایشان ارزشمند بوده پس چرا از آنها نخواهیم تا نقد و بررسی خود را بنویسند و نظرات را برجسته کنیم.
باز هم نمونه ای از وب سایت های ایرانی نمی شناسم اما سایت DistroKid یکی از شرکتهایی است که از تاثیرات نقد، بررسی و تجربه کابری مشتریانش بوسیله این روش بهره بسیار بالایی برده است. اگر سایت این شرکت را ببینید، متوجه خواهید شده که که هیچ منویی در کار نیست. تنها کاری که شما در این سایت می توانید انجام دهید ثبت نام یا ورود به محیط کابری است. اما با رفتن به پایین صفحه با نقطه نظرات و جملاتی از موزیسنهایی برجسته و مطرحی مواجه میشوید که از خدمات این شرکت استفاده کردهاند. کدام موزیسین را سراغ دارید تا نخواهد در این سایت برجسته باشد.
وب سایت خود را بهینه کنید.
سایت خود بازبینی و موارد زیر را بررسی کنید:
یکی از نمونه های بسیار خوب در جذابیت و اعتمادسازی، Nite Watches است. با مراجعه به سایت و مشاهده محصولات، میتوانید در انتهای صفحه تمامی دیدگاه ها و نظرات کاربران و خریداران آن محصول را مشاهده نمایید. همچنین یک لینک مشخص و به راحتی دیده میشود برای ارسال نظرات در بالای صفحه محصول وجود دارد تا کاربران بتوانند نظات خود را ارسال و نظرات دیگران را مشاهده کنند.
برای چگونگی دریافت نظرات کابرانتان خلاقانه فکر کنید. همچنین میتوانید از سایر فروشگاه های اینترنتی بازدید کنید و راهکارهای آنها را برای ثبت نظرات بررسی کنید.
به یاد داشته باشد دریافت نظر کاربران چندان هم کار آسانی نیست اما قطعا ارزشش را دارد.
کلام آخر:
دریافت نظرات و دیدگاه ها می تواند تاثیر بسیار مثبتی ایجاد کند. بسیاری از کار آفرینان و شرکتها اطلاعی از نحوه دریافت دیدگاه ها در وب سایت خود ندارند و نمی دانند چگونه و از کجا شروع کنند و به همین دلیل است که بسیاری از شرکت ها در وب سایت خود چنین امکانی را در سایت خود ندارند.
پس با پرسش از کاربران شروع کنید، استراتژی فروش در سایتتان زمانی بهینه خواهد که روشی متفاوت را آغاز کنید.
منبع: Entrepreneur
جامعه بهسرعت در حال پیشرفت است؛ طوریکه همهچیز از خرید کردن گرفته تا نفوذ اجتماعی به سمت دیجیتال شدن پیش میروند. اینکه بدانید چگونه باید شنیده شوید یک مهارت ارزشمند است. چگونه می توان با تقویت تاثیرگذاری برند فردی، موفقیت شخصی و یا کسبوکار را بیشتر کرد؟
علاوه بر شخصیت، برند فردی یکی مهمترین داراییهای یک شخص محسوب میشود. مهم نیست یک دانشآموز ۱۶ ساله باشید یا یک کارمند باتجربهی ۴۰ ساله، این روزها داشتن یک شخصیت آنلاین برایتان اعتبار و هویت میآفریند.
ساختن برند کار دشواری نیست. اولین چیزی که باید بدانید این است که بسیاری از امکاناتی که جوانان امروزه در اختیار دارند، راهکارهای مناسبی برای ساختن پرسونال برند هستند. در شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک، اینستاگرام، تلگرام، پینترست و لینکدین فعالیت کنید و محوریت محتوای خود را موضوعاتی قرار دهید که به آنها علاقه دارید. برای اینکه دیگران متوجه ارزش شما شوند، باید بر یک موضوع خاص تمرکز کنید و از طریق یک روش تأثیرگذار دیگران را تحت تأثیر قرار دهید. در مرحله بعد باید با افرادی که در حال حاضر در زمینهی تخصصی شما برندهای قوی دارند، ارتباط برقرار کنید و از آنها بخواهید با شما ملاقات و مصاحبه کنند.
بسیاری از افراد از راهاندازی پرسونال برند خودشان هراس دارند؛ زیرا فکر میکنند با این کار مورد انتقاد دیگران قرار میگیرند. بهجای خجالت کشیدن باید با رهبران و افراد متخصص در حوزه فعالیت خودتان صحبت کنید. از آنها مطالب جدید یاد بگیرید و سپس آنها را با فالوئرهای خودتان به اشتراک بگذارید. درنهایت برای شروع ساخت پرسونال برند خودتان سعی کنید با نگاه کردن به محتواهای نوشتاری، صوتی و تصویری زمینه علاقهمندی خودتان را پیدا کنید. سپس پلتفرمی را که در آن بهترین هستید، برای ارائه محتوای خود انتخاب کنید.
یکی دیگر از مزایای ساختن پرسونال برند که کمتر در مورد آن صحبت شده، این است که اهمیت عیبها و نواقص شما را کمرنگ میکند. کارآفرینان جوان با ساختن یک پرسونال برند با ترسهای خود روبهرو میشوند. آنها همچنین متوجه خواهند شد که میتوانند در پیشرفت حوزهی تخصصی خودشان سهم مهمی داشته باشند.
با این حال افراد جوان باید دو نکته مهم را در رابطه با ساختن پرسونال برند در نظر داشته باشند.
اول: نباید تقلبی باشند. آنها باید شخصیت واقعی خودشان را بپذیرند و آن را با تمام دنیا به اشتراک بگذارند. همهی مردم دارای استعداد هستند و میتوانند با کمی فکر کردن به علاقهمندیهایشان، زمینهی استعداد خود را پیدا کنند.
دوم: خود را باید در خدمت تقویت کردن شبکهشان قرار دهند. ساختن یک پرسونال برند بهتنهایی امکانپذیر نیست؛ بلکه در کنار مردم و با کمک کردن به مردم انجام میشود.
منبع: INC - By Matthew Jones